تبلیغات

امروزه بر همگان مشخص است که عرضه کالاها و ارائه خدمات کیفی از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی برندسازی موثر غالبا مهم ترین کاری است که کسب و کارها برای رسیدن به رشد و شکوفایی انجام میدهند.

جری مک لافین معتقد است

"برند ادراک ذهنی آدم ها از شما، از محصول، خدمات، سازمان، انگیزه و هدف، یا ایده است، برندسازی کوشش های اندیشمندانه و ماهرانه برای ایجاد ادراک مطلوب و خواستنی در ذهن اشخاص دیگر است."

با توجه به حجم رقابتی که امروزه بیش تر صنایع با آن روبرو هستند، شاید چیزی از این مهمتر نباشد که از رقابت بیرون بروید و با برندسازی راهبردی یک شخصیت بی همتا و یک گزاره ارزشی را خلق کنید.

در این مقاله ویژگی های مشترک برندهای موفق را بررسی کنیم تا بر اساس آن شما نیز بتوانید برند خودتان را بسازید.

1. شناخت مخاطب

بهترین برندها از خصوصیات جمعیتی بازار هدف، علایق و شیوه ها و ابزارهای ارتباط گری آنان شناخت کاملی دارند. شناخت بازار هدف از آن رو اهمیت دارد که ضمن حفظ هویت کلی یک برند، زمینه را برای رساندن صدا به مشتریان و دسترسی به کارزار تبلیغاتی، فراهم کرده و در عین حال به خلق یک پیوند انسانی بین شرکت و مخاطبانش کمک می کند. 

2) بی همتایی (یا منحصربه فردی)

 هویت یا شخصیت برند مستلزم وجود چیزی متمایز و مشخص است. خلق یک شخصیت یا هویت در عرصه ی اقتصاد و دنیای کسب و کار نیاز به یک ایده ی انقلابی دارد، مستلزم چیزی مشخص و خاص است که آن را از رقبایش متمایز کند. 

در سراسر جهان همه شرکت اپل را به خاطر محصولات خلاقانه و نیز جاذبه زیباشناسی می شناسند. پیتزا دومینو مجبور بود که به مشتریانش تضمین بدهد که غذایشان تا 30 دقیقه خواهد رسید و در غیر این صورت مجانی هستند. شرکت تامس(TOMS) برای ایجاد جاذبه فروش به ازای خرید هر جفت کفش یک جفت کفش را به رایگان به کودکان نیازمند اهدا می کند.

 

3) اشتیاق

با این که در کوتاه مدت می توان یک برند  را ساخت، ولی حفظ و ماندگاری آن در بلندمدت کار آسانی نیست. مشتریان اغلب فقط نسبت به یک محصول یا خدمت تعصب و وفاداری نشان می دهند، که این علاقه مندی آنها به نوبه خود به تبلیغات و ارجاعات شفاهی می انجامد. اشتیاق و عشق وافر به شرکت ها کمک می کند تا در برابر مشکلات مقاومت کنند.

4) یکسانی

وقتی مشتریان برای تکرار خرید به یک شرکت یا محصولات و خدمات آن مراجعه می کنند معمولا انتظار دارند همان سطح کیفیت را که اولین بار تجربه کردند، دوباره دریافت کنند. مردم دوست ندارند از شرکتی خرید کنند که نمی توان به یکسانی یا ثبات کیفیت آن اتکا کرد، ولی نداشتن ثبات یا یکسانی کیفیت می تواند دلیل کافی برای مشتریان باشد تا از جاهای دیگر خرید کنند.

برای مثال مک دونالد برندی است که یکسانی و ثبات رویه شگفت انگیز و کم نظیری را به نمایش می گذارد. این قدرت برتر مک دونالد است که به مشتریان پر و پا قرصش در سرتاسر جهان، منویی یکدست و یکسان از غذاها ارائه میدهد. تفاوتی ندارد که یک نفر غذایش را در فلوریدا یا چین سفارش بدهد چون اطمینان دارد که بیگ مک در همه جا طعم و مزه ای یکسان دارد.

5) رقابت

رسیدن به سطح برتر جهان کسب و کار به هیچ وجه کار آسانی نیست. برای آن که یک برند بتواند نامی برای خود بسازد لازم است اعضای تیم در رقابت دائما در جنب و جوش باشند تا بهتر بشوند. بازیگران اصلی هر صنعتی به امید مصرف کنندگان شان نمی نشینند، بلکه برعکس، آنان دوست دارند بدون خستگی در راستای برندسازی، و بهینه سازی برندشان در حدی تلاش کنند که از انتظارات مصرف کنندگان پیشی بگیرند.

6) معرفی

توانایی دسترسی به مصرف کنندگان از طریق چند کانال اطلاع رسانی و ارتباط گری مهمترین بخش معرفی برند است. شرکت های بزرگ از مزیت تبلیغات خوب و مناسب برخوردار هستند، چون بودجه ی بازاریابی بزرگ تر و روابط پردامنه تری دارند.

در حال حاضر در مقایسه با گذشته ابزارهای اطلاع رسانی بیش تری وجود دارد که به تمام شرکت ها فرصت ساختن برندشان را می دهد. هر شرکتی با حضور در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، توئیتر، لینکداین، و گوگل پلاس می تواند تقریبا به هر مصرف کننده ای دست یابد.

7) رهبری

عموماً وجود یک رهبر بانفوذ برای هر برند موفقی ضروری است. برای هماهنگی کوشش های اعضای تیم و حرکت به طرف جلو، یک نفر باید پیش قدم شود و هدایت را بر عهده بگیرد. رهبر مشکلات را حل و فصل می کند و برای ایجاد هماهنگی بین افراد به عنوان رابط بین بخش های متفاوت عمل می کند. همچنین رهبران انگیزه دهندگان و مشوقان ماهری هستند که خوب می دانند چگونه توانمندی ها و قوت های اعضای مختلف تیم  را مدیریت کنند.